دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

ریشه واژه «فره»


ریشه واژه "فِرَ " :

 

در زبان لکی واژه ی « فِرَ »  fera  به معنی « زیاد » و در پهلوی «فره»  freh  به معنی «زیاد، فراوان»  می باشد .

واژه ی اوستائی «فرهیه»  frahya  به معنی « زیاد و فراوان » است . واژه « فُرات » نیز با واژه ی اوستائی قرابت دارد.

در پارسی باستان «فَرنه»  farna  و در زبان مادی  «فرن»  fhern  به معنی  «شکوه و فر»  همه از یک ریشه اند.

این واژه در زبان ایتالیایی به گونه  «پروفلوویو»  profluvio   به معنای  «فراوان» گفته می شود و در زبان آلمانی  «فروه»  froh   به معنی  «شاد،خوشحال» به کار می رود.

واژه ی  «فره» در شعر زیر به معنی «زیاد» به کار گرفته شده است :

کاشک آن گوید که گویم هیچ نه

بــر یکــی بـــرچــند نفزایـد فـره

«رودکی»

 

شـد رنج دلـم فــره چه تدبیر کنم

بگسست سر از ره چه تـدبیر کنم

«عطار»

 

کشوری را دو پـادشه فـــره است

در یکی تن یکی دل از دو به است

«سنایی»

 

مثال از شاهنامه:

1) چون آن شاه پالوده گشت از بدی

    بـــــــتابید از فـــــــره ایـــــــزدی

 

2) چه گفت آن سخنگوی با فر هوش

    چو خسرو شوی بـندگی را بکوش

 

فردوسی در بیت اول آن را به معنی  «نور،فروغ»  و در بیت دوم آن را به معنی  «بزرگی و شکوه» به کار رفته است.

 

 

شاهد مثال لکی:

فــــره مترسم ژی روزگاره

ژی فتنه لئیم شویم بدکاره

«گلزار ادب لرستان»

 

در زبان پهلوی «فره پیه» fera pya به معنای «چاق و فربه» است. در زبان لکی به صورت جدا،واژه ی «فره»  fera  یعنی «زیاد» و  «پی»  py  به معنی «پیه» معروف است، ترکیب مجموعاً به معنی دارنده ی پی فره py fera  یا  ferapy  است که همان چاق و فربه معنا می دهد.

 

 

منابع :

1-گویش لکی، سید حشمت الله موسوی

2-پیوند واژه های لری با دیگر زبانهای آریایی، ایرج محرّر