هر بامداد "خیال" آمدنی آشنا
و پنجره ای در امتداد انتظار
غروب دلگیر و چشمانی دلتنگ
با بغضی سرخ در گلوی انتظار...
با نجوای نیامدن
خیال شیرین پنجره ی "بامدادِ آمدن"
همراه اشتیاق سپید
بغض سرخ را کم رنگ می کند!
استاد جهانگیر ریاضی، مجموعه شعر پنجره ها